به گزارش خبرنگار میراث آریا، امروز ۲۷ شهریور روز بزرگداشت شعر و ادب فارسی است و بهانه اصلی این روز، درگذشت استاد محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار است. شهریار از جمله شاعران اهل تبریز بود که به دو زبان فارسی و ترکی آذربایجانی شعر سروده است و یکی از شاعران دو زبانه ایرانی است که به سرودن غزل، قصیده، مثنوی، رباعی و شعر نیمایی تبحر داشته است. او در ۱۱ دی ماه سال ۱۲۸۵ چشم به جهان گشود و در ۲۷ شهریور ماه سال ۱۳۶۷ درگذشت.
** شاعری با علاقهمندیهای برجسته
این شاعر برجسته، بهترین محل برای بیان اندیشهورزیهای ژرفنگرانه و پندآموز را شعر خود میدانست و در این راستا گام برمیداشت و در آثارش، عشق به میهن و حتی دین اسلام، مذهب شیعه نیز دیده میشود و شعرهایی برای اهل بیت (ع) نیز از این جمله است.
** «علی ای همای رحمت»، شعری که در خواب شنیده شد!
از شهریار منظومه «حیدربابایه سلام»، «دیوان شهریار» و… نیز به یادگار مانده است. همچنین یکی از معروفترین شعرهای شهریار، «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» است که در مدح امیرالمومنین علی ابن ابی طالب (ع) سروده شده است.
برخی منابع همچون سایت فصل نو ادعا میکنند که شهابالدین مرعشی نجفی از فقهای شیعه در لحظه سرودن شعر «علی ای همای رحمت» توسط شهریار در خواب آن را شنیده است.
علاوه بر این در نقلها آمده است که برخی شعرا قبل از اینکه شهریار این شعر را بسراید، شعرهایی در مدح حضرت علی (ع) و با همین وزن و قافیه سرودهاند. محمد اصفهانی خواننده موسیقی پاپ نیز این قطعه را خوانده است.
** دیدار رهبر معظم انقلاب با استاد شهریار
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران نیز در سال ۶۶ که رئیسجمهوری وقت ایران بودند، در استانداری آذربایجان شرقی دیداری با شهریار داشتند. در ابتدای ورود حضرت آقا شرط کرده بودند که قبل از شهریار وارد آن جلسه شوند و برای خودشان هم دلیلی داشتند.
عین جملهای که در اولین برخورد بعد از سلام و روبوسی با شهریار داشتند، این بود: از آرزوهای زندگیام زیارت حضرتعالی بود که امشب الحمدلله موفق شدم.
در ادامه رهبر معظم انقلاب شهریار را با نهایت احترام کنار خود آوردند و شروع به شعر خواندن کردند. در آخر از شهریار پرسیدند برای امیرالمومنین(ع)، سیدالشهدا(ع) و برای آقا امام زمان(عج) اشعاری از شما دیدیم. برای مادرمان حضرت زهرا (س) کاری نکردهای؟ ندیدم شعری برای حضرت زهرا(س) از شما، همانجا استاد شهریار شعری برای حضرت زهرا(س) خواند:
ماه آن شب خموش و سرگردان / روی صحرا و دشت میتابید
رنگ غم رنگ حزنپرور ماه / همه جا را نموده بود سپید
دانهدانه ستاره بر رخ چرخ / هم چون اشک یتیم میلرزید
خواب گسترده بود خاموشی / برجهان پرده فراموشی
مرغ شب آرمیده بود آرام / چشم ایام رفته بود به خواب
سایه نخلها به چهره نور / از سیاهی کشیده بود حجاب
باد در جستوجوی گمشدهای / چرخ میزد چو عاشقی بیتاب
غرق شهر مدینه سرتاسر / در سکوتی عمیق و رعبآور
میکشید انتظار خاک آن شب / مقدم تازه میهمانی را
میربود از کف گرانمردی / آسمان همسر جوانی را
آتش مرگ مادری میسوخت / دل اطفال خسته جانی را
** مخاطب شعرهایش، مادرش بود
یکی از دوستان نزدیک شهریار گفته بود که مخاطب بیشتر شعرهای شهریار، مادرش بوده است. یک روز مادرش به او میگوید: شعرهایت به فارسی است و من بیشتر آنها را متوجه نمیشوم و همین میشود که شهریار بعد از آن برخی شعرهایش را به زبان ترکی میسراید. به همین دلیل شعر حیدربابا را برای مادرش میسراید.
** خانه شهریار محلی برای علاقهمندان به شعر/ خانهای که ثبت ملی شده است
خانه شهریار که حالا به موزه ادبی شهریار معروف است، سومین خانه او بود که در سال ۱۳۴۷ توسط این شاعر خریداری شده و در بیست سال پایانی عمر او میزبان و محل تراوشات ذهنیاش بود. پس از درگذشت او در سال ۱۳۶۷، این خانه از سوی شهرداری تبریز خریداری و با توافق خانواده استاد و همکاری آنها در اهدای وسایل او به موزه ادبی استاد شهریار تبدیل شد. خانه استاد شهریار در سال ۱۳۸۶ توسط سازمان میراثفرهنگی و گردشگری با شماره ۲۲۷۲۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
** اینجا خانه یکی از شعرای برجسته ایران بوده است
وقتی به در ورودی خانه شهریار میرسید، در کنار عکسی از شهریار نوشته شده «خانه موزه ادبی شهریار». وارد حیاط که میشوید، مجسمه بزرگی از شهریار در گوشهای خودنمایی میکند. حوض آبیرنگ، گلدانهایی که دور تا دور حوض چیده شده، گلکاریهای حیاط همه و همه نشان از این دارد که اینجا خانه یکی از شعرای برجسته ایران بوده است. از پلههای گوشه حیاط که بالا میروید به ایوانی نسبتا بزرگ میرسید که شما را به داخل خانه هدایت میکند.
** موزهای متشکل از آثار شخصی شاعر حیدربابا یه سلام
وارد خانه که میشوید، دو دست مبلمان میبینید که یک دست آن برای پذیرایی از مهمان است و دیگری در کنار رختخواب شهریار است که روی زمین پهن شده است. روی یکی از مبلها که قرمز رنگ است، کیف دستی و کفش شهریار دیده میشود. کنار رختخواب طاقچهای قدیمی دیده میشود که گچبری شده و روی آن تعدادی ظروف قدیمی قرار دارد. کنار رختخواب شهریار، استکان چای، سماور، قندان، چند کتاب و دفتر و خودکار او روی زمین به چشم میخورد. در گوشه و کنار این خانه، قاب عکسهای شهریار در کنار لوحهای تقدیری که در طول دوران حرفهایاش از خارج و داخل کشور دریافت کرده است، دیده میشود.
همچنین کتابها، عصا، سهتار شخصی او، دفترها، اوراق دستنویس آثار شهریار، نسخه قرآنی که توسط او با خط نسخ نوشته شده، وسایل شخصی و لوازم زندگی، آلبومهای عکس از جمله وسائل شهریار است که در این خانه دیده میشود.
** زیرزمینی برای برپایی محافل ادبی
از خانه که خارج میشوید، پلههایی از حیاط شما را به زیرزمینی میرساند، شاید اینجا اگر خانه یک فرد معمولی بود باید پر میشد از وسایل غیرضروری صاحبخانه، اما این زیرزمین با زیرزمین همه خانهها فرق دارد. یک حوض میان آن است و دو نیمکت بزرگ در کنار حوض قرار دارد که محل پذیرایی از مهمانهای خاصی است که به اینجا میآمدند و امروز این فضا برای استراحت بازدیدکنندگان به کار میرود.
** ساخت سریالی از زندگی شهریار توسط کمال تبریزی
یکی از آثار ماندگاری که درباره شهریار ساخته و پخش شد، مجموعه تلویزیونی درباره این شاعر بود. زندگینامه شخصی و کاری شهریار به قلم مهدی سجادهچی و کارگردانی کمال تبریزی در سال ۸۴ ساخته و در سال ۸۶ از شبکه دو سیما پخش شد. تبریزی در این سریال سه مرحله جوانی، میانسالی و پیری شهریار را به تصویر کشید. اردشیر رستمی جوانی و مرحوم سیروس گرجستانی میانسالی و پیری شهریار را در این سریال بازی کردند. تبریزی در انتخاب بازیگران نقش شهریار علاوه بر مهارت در بازیگری، به شباهت ظاهری آنها نیز توجه ویژهای داشته است.
انتهای پیام/
انتهای پیام/